Deudic | در مخالفت | Deutsch Persisch Wörterbuch Farsi German Dictionary دیکشنری آلمانی فارسی


Total search result: 9 (1962 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	Deutsch	Persisch	Menu
	jemandem zum Trotz U	در مخالفت [لجبازی] با کسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	sich für [gegen] etwas [Akkusativ] aussprechen U	از چیزی طرفداری [با چیزی مخالفت] کردن
	für [gegen] etwas [Akkusativ] Stellung beziehen U	از چیزی طرفداری [با چیزی مخالفت] کردن
	Bildersturm {m} U	مخالفت با تصویر پرستی
	Wir hatten vor, quer durch die USA zu reisen, aber unsere Eltern ließen es nicht zu. U	ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند [مخالفت کردند ] .
	Einwand {m} U	مخالفت
	[mit Jemandem] uneins sein U	مخالفت کردن [با کسی]
	[mit Jemandem] uneins sein [über etwas] U	مخالفت کردن [با کسی] [سر چیزی]
	anderer Meinung sein als Jemand U	مخالفت کردن با کسی
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)